تهران- شکورنیوز- دیپلماسی مفهومی برخاسته از ژرفای سیاستورزی در عرصه بینالمللی است. مفهومی که نه میتوان آن را به معادلات و مجادلات روزمره سیاسیکاریهای داخلی فروکاست؛ و نه مجوزی برای تبدیل آن به یکی از بنیانهای علوم سیاسی دارد. دیپلماسی نیز چون هر پدیده سیاسی و اجتماعی دیگر، جوهر و ذاتی منطبق بر مختصات و ریشههای خود دارد و در این مسیر ذائقه و طبیعتی معین و ساختارمند مییابد…
در سرمقاله روزنامه «ابتکار» که روز سه شنبه به قلم علیرضا صدقی منتشر شد؛ آمده است: افزون بر آن، ماهیت دیپلماسی به واسطه نوع کاربست ذاتی خود و تعاملی دائمی و مادام با عرصه بینالمللی، ویژگیهایی فراتر از دیگر مسائل سیاسی پیدا میکند. چه اینکه از یک دیپلمات توقع میرود تا بتواند در منازعهای همیشگی از منافع ملی در عرصه منطقهای و بینالمللی دفاع کند.
چنین موقعیتی نشان میدهد که شاید پیچیدهترین معنا در میان مفاهیم سیاسی را دیپلماسی از آن خود کرده باشد. همین امر رفتارهایی منحصربفرد را میان دیپلماتها به وجود آورده و آنان با تکیه بر متغیرهای گوناگون این صحنه ناچار به بازنماییهای تازه و بدیع در رفتارهای سیاسی خود هستند. تعاریفی که نو به نو تغییر کرده و در هر وضعیتی دیپلمات را ناچار میکند تا ادبیات، رفتار و کنشی دیگرگون را بروز دهد. نکتهای که موجب میشود تا موضعگیریها، اظهارات، سخنرانیها و گفتوگوهای دیپلماتها و سیاسیون به فراخور اقتضائات مکانی و زمانی و با عنایت به مطالبات مخاطبان تغییر کرده و صحنهآرایی جدیدی را در برابر گروههای هدف ارائه کنند.
زیستبوم دیپلماتها در دوگانه مطالبات داخلی ـ معادلات بینالمللی تعریف میشود. این دوگانه در کثیری از مواقع به تعارض با یکدیگر میرسند. لذا دیپلماتها ناچارند در این زیستبوم، با حساسیتهای سترگ و خطیر آن جدالی همیشگی داشته باشند. یکی از مولفههای اصلی کنش دیپلماتیک و تغییر در ادبیات آن را میتوان در همین امر و تبعات ناشی از آن جستجو کرد. به هر روی، جمعیتهای مختلف مخاطب توقعات و انتظارات متفاوتی دارند. توقعات و انتظاراتی که گاه در تعارض یا تقابل با یکدیگر قرار میگیرند. هنر یک دیپلمات فرارفت از این منازعه و تغییر گفتمان حاکم بر گروههای مخاطب مختلف است.
حفظ منافع ملی و نگهداشت موقعیت کشورها در مجامع بینالمللی، از طریق کاهش فاصله میان مخاطبان داخلی و سیاستورزان و افکار عمومی خارجی، از جمله اقداماتی است که دیپلماتها ملزم به اجرای آن هستند. از دیگر اقتضائات و ویژگیهای فعل دیپلماتیک، نتیجهگرایی و پیامدهای عینی حاصل از این نوع نتیجهگرایی است. دستاوردها یا عدم توفیقهایی که محصول شناخت، رفتار، عمل و سخنان دیپلماتهاست به وضوح قابل رویت بوده و به هیچوجه نمیتوان آنها را کتمان کرد. در این صحنه کنشگر که در اکثر مواقع با معیارهای کمی هم قابل ارزیابی و سنجش است، تمرکز اصلی دیپلماتها بر آن قرار میگیرد تا با تکیه بر حداکثر توان علمی و سیاسی خود دستاوردهایی قابل درک را در راستای منافع ملی کشورهای متبوع به دست آورند.
شیفت گفتمانی و نتیجهگرایی عینی به عنوان دو مولفه اصلی ذات دیپلماسی، بر کلیه شئون و اقدامات دیپلماتها سایه افکنده است. آنچه بیش از هر نکته دیگری در این موقعیت مهم جلوه میکند، ذکاوت در موضوع اول و دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده در بخش دوم است. گرچه نمیتوان از میزان اهمیت و کارکرد بخش اول کاست، لیکن سنجه اصلی عملکرد دیپلماتها در بخش دوم تعریف میشود و پیروزی در این بخش محقق نمیشود، مگر با بهرهمندی از هوشمندی در عرصه نخست؛ با این وضعیت به نظر میرسد کارشناسان و ناظران سیاسی باید با تکیه بر برونداد رفتارها و کنشهای دیپلماتیک به قضاوت آن بنشینند و توجه کمتری به سخنرانیها و مصاحبههای ارباب سیاست، به ویژه با کارکردهای داخلی داشته باشند. آنچه مسلم است در حال حاضر باید مفاهمهای جهانی به منظور انعقاد معاهدات بینالمللی و الزام به اجرایی شدن آن صورت گیرد. محتوای سخنرانیها و گفتوگوها بیش از آنکه از منظر سیاسی و اجرایی قابل ارزیابی باشد، کارکردی داخلی داشته و پاسخگوی مطالبات گروههای مخاطب خاص است.
*منبع: روزنامه ابتکار، ۱۳۹۵٫۹٫۲۳
**گروه اطلاع رسانی**۹۳۷۰** ۹۱۳۱** انتشار دهنده: شهربانو جمعه
سامانه پیامک : ۳۰۰۰۸۸۳۰۳۰۳۰۰۰پست الکترونیک: info@zakernews.ir