نمایش «یک روز تابستانی» همچون دیگر نمایشهای پارسا پیروزفر به سبکی مینیمالیستی، کم پرسوناژ و البته مخاطبپسند روانه صحنه شده است.
به گزارش شکورنیوز، نمایش «یک روز تابستانی» به نویسندگی اسلاومیر مروژک و کارگردانی پارسا پیروزفر از ۲۵ تیر ماه اجرایش را در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر آغاز کرده و در بیشتر شبها به صورت دو اجرایی به صحنه رفته است. این نمایش مانند نمایشهای دیگر پارسا پیروز در سالیان گذشته از جمله «ماتریوشکا» با استقبال مخاطبان روبه رو شده است.
پیروزفر که خود همیشه یک پای ثابت کارهای کارگردانی شدهاش برای بازیگری است، خوب میداند که دست روی چه نمایشنامههایی بگذارد و چه کارهایی را به صحنه ببرد که «حال مردم را جا بیاورد».
در این نمایش باز هم چون کارهای قبلی او پرسوناژها محدود هستند. «پیروزفر» یکی از کاراکترها به عنوان یک شخصیت متمول و پولدار اما به پوچگرایی رسیده است، «رضا بهبودی» نقش مقابل او یک شخصیت شکست خورده، ضعیف و بی اعتماد به نفس از طبقه پایین جامعه و سوگل قلاتیان نیز پرسوناژ زن است که شخصیت او در هالهای از ابهام در نمایش باقی میماند.
داستان از جایی شروع میشود که دو کاراکتر مرد هر کدام به دلائلی یکی از افراد موفقیت و دیگری از یأس و ناامیدی از شکست تصمیم به خودکشی گرفته و در پارکی ناخواسته با هم مواجه میشوند و داستان خود را برای هم تعریف میکنند تا اینکه یک بانوی زیبا از پارک عبور کرده و کاراکتر سادهدل، عاشق این زن شده و دیگری نیز او را برای صحبت با زن تشویق میکند.
کار به جایی میرسد که هر سه با هم مشغول به صحبت میشوند و قرار میشود تا به دیدن تئاتری بروند اما به جای سه بلیت، تنها دو بلیت وجود دارد و یکی از مردان باید حذف شود و ادامه ماجرا…
شخصیت مرد اول، فردی ساده دل، خوش باور، بی اعتماد به نفس و شکست خورده در زندگیاش است که در هر شرایطی تصمیم به خودکشی میگیرد اما زمانی که با زیبا رو به رو میشود که به او اعتماد به نفس میدهد حاضر است هر کاری انجام دهد تا زندگیاش ادامه پیدا کند اما در نهایت نیز وی تحت تأثیر صحبتهای مرد دیگر بدون اینکه شنا بلد باشد به دریا زده و غرق میشود.
شخصیت مرد دوم، فردی موفق، پیروز، با اعتماد به نفس، قوی اما مرموز است که با وجود اینکه ادعا میکند در زندگیاش به هیچ چیز دیگر علاقهای ندارد و میلی به پیشرفتی ندارد اما حاضر نیست از امیال درونیاش نیز دست بکشد و در نهایت با ترفند زیرکانهای که میزند ، مرد اول را حذف میکند.
اما شخصیت زن در این نمایش در هالهای از ابهام و رمز و راز قرار دارد به طوریکه مشخص نیست او به چه قشر و چه طبقهای تعلق دارد و در نهایت نیز با اینکه تصمیم به بودن با مرد اول میگیرد اما باز هم با مرد متمول همراه میشود. باید پرسید که آیا این رمز و راز در شخصیت زن داستان ناشی از عدم پرداخت مناسب به کاراکتر زن است یا اینکه قرار بر این است که این زن مرموز باقی بماند.
آنچه در این نمایش مینماید این است که همیشه شخصیتهای باهوش و زیرک هستند که به خواستههایشان میرسند و این افراد بی اعتماد به نفس و ساده لوح هستند که فریب گروههای خاص و اقشار زیرک و باهوش را میخورند، به طوریکه شکسته خوردهها و بی اعتماد به نفسها در دریای افکار اشتباه خود غرق میشوند.
«یک روز تابستانی» همچون سبک کارهای دیگر پیروزفر، مینیمالیستی و کلاسیک است و مخاطب را به یاد کارهای چخوف میاندازد. دیالوگها در عین سادگی اما مرموز و پیچیده هستند با این حال، سبک کار، ساده مینماید. در ابتدای کار موسیقی به خوبی با کاراکترها همراه میشود اما کمی که جلوتر میرویم دیگر از موسیقی اثری نیست.
کاراکترهای نمایش به خوبی از پس نقشها برآمدهاند. اجرای پانتومیم ابتدای نمایش از سوی رضا بهبودی تأثیر زیادی بر کیفیت نمایش گذاشت و او به خوبی توانست نقش یک شخصیت ضعیف با اضطرابهای زیاد را بازی کند و در نقطه مقابل پیروزفر نیز به خوبی از پس نقش خود برآمد.
با وجود اینکه نمایش از ابتدا درامی زیبا و دلنشین را آغاز میکند اما در پایان بی مهابا به اتمام میرسد و مخاطب شاید هنوز حس تمام شدن کار به او دست نداده است که چراغهای سالن روشن میشود.
در نهایت میتوان گفت که اِلِمانهای مختلف همچون نور و صدا، میزانسن و دکوراسیون نمایش همه به فضا کمک کرده و مینیمالیستی و ساده است به طوریکه مخاطب را سردرگم نمیکند و این تماشاگر است که راضی از سالن بیرون میآید.
انتهای پیام/
سامانه پیامک : ۳۰۰۰۸۸۳۰۳۰۳۰۰۰پست الکترونیک: info@zakernews.ir